انتظار و امنیت روانی (قسمت دوم)

نويسنده:علی زینتی



۳- علائم و نشانگان اضطراب :

علائم و نشانگان را در دو سطح کلی و جزیی می توان مورد توجه قرار داد و در این جا با توجه به تقسیم بندی بالا ابتدا طبق تفکیک فوق به بیان برخی تفکیکی علائم و نشانگان اساسی در سطح رفتاری و ذهنی و شناختی و انگیزشی اشاره می کنیم و سپس به بیان ویژگیهای کلی اضطراب می پردازیم :

۱-۳ – نشانگان طبقه بندی شده؛

• اضطراب مزمن
اضطراب مزمن با نشانگان رفتاری و ذهنی زیر قابل شناخت است ؛ شخصی کا دارای اضطراب مزمن است ، به آسانی تحت تاثیر احساسها قرار می گیرد ، نسبت به دیگران مظنون است ، خود شماتت گر و دلواپس است و خود پنداره ناقص دارد و نگران و تحریک پذیر می باشد . (دوان شولتز ۱۹۹۰ ترجمه ی کریمی و همکاران ۱۳۸۴ ص۳۰۱)
• اضطراب حاد
اضطراب حاد با علائم زیر قابل باز شناسی است ؛ از دست دادن توانایی مهار و نا آرامی های کم و بیش مهار نشده و شدید ، بهت زدگی و گاهی اوقات حرکات نامنظم و زاید و وحشت زدگی شدید و تعریق و لرزش و بالاخره در جستجو ی پایگاه ایمنی (بخش) ( دادستان ۱۳۷۱ ص ۶۵)
• اضطراب موقت
با توجه به تعریف ارائه شده از اضطراب موقت این نوع اضطراب با همان علائم اضطراب حاد قابل بازشناسی می باشد با این تفاوت که طبق تعریف مدت آن کوتاه است .

۲-۳- نشانگان کلی :

نشانگان کلی اضطراب به قرار زیر قابل گزارش است :
• خشم آنهم به صورت مکرر
• ناتوانی در مهار خود و به تبع تخریب گری و ویرانگری
• فزون کنشی و ناتوانی در تمرکز
• اختلالات حرکتی مانند حرکات بی نظم و لرزش
• تغییرات فیزیولوژیکی همانند تغییر ضربان قلب ، افزایش فشار خون ، بحرانهای تنفسی و….
• اختلالات جسمانی مثل ادرار بی اختیار و خواب و بیداری بی موقع و وحشتزدگی در خواب و بیداری
• خود بیماری پنداری و ترس از درمان ناپذیری و احساس وقوع خطر غیر قابل کنترل قریب الوقوع
• بازداری ارتباطی و رفتارهای اجتنابی و وابستگی
• اختلال در سطح تمرکز و حافظه

۴- عوامل موثر بر اضطراب :

با توجه به اهداف نوشته به صورت کلی به برخی از عوامل موثر بر اضطراب اشاره می کنیم :
۱-۴- خانواده
۲-۴- وراثت
۳-۴- محیط اجتماعی و تربیتی
۴-۴- آسیبهای زیستی
۵-۴- ترسهای آموخته شده
۶-۴- نظام فکری و اعتقادی ( شاملو ۱۳۷۴ ص۱۴۱ با تلخیص و پور افکاری ۱۳۸۲ ج۲ ص۳۴۱)

رابطه ی انتظار و سطح ایمنی :

همانگونه که درآغاز گفته شد هدف اصلی این نوشته پاسخ به این سوال است که ؛ انتظار، سطح ایمنی و امنیت روحی و روانی را افزایش می هد و یا موجب کاهش و افت سطح امنیت روحی و روانی می گردد ؟ و به بیان دیگر و بر اساس ارتباط امنیت روانی با بهداشت روان آیا انتظار به بهداشت روان آسیب می رساند و یا موجب ارتقای سطح بهداشت روان می گردد؟
قبل از پرداختن به جواب لازم است به نقش و اهمیت « امنیت روحی و روانی » اشاره کنیم ؛ « امنیت » از مهمترین نعمتهای الهی به بشر وهر موجود دارای روح وروان و بر خوردار از نیروی درک و شعور است . بدون تردید فارغ از این نعمت بزرگ بی بدیل تمام نعمتهای دیگر نغمت و زحمت است . انسانی که از این نعمت محروم و بی بهره باشد از تمام نعم دیگر نیز بی بهره است گرچه در انبوه نعمتهای دیگر غرق باشد . چون این نعمت زمینه ی بهره مندی از دیگر نعمت ها را فراهم می آورد . در کنار این واقعیت بی تردید نکته ی دیگر آن است که از بین انواع مختلف امنیت ، همانند امنیت نظامی ، امنیت اقتصادی ، امنیت قضایی ، امنیت اجتماعی و … بدون شک امنیت روحی و روانی از اهمیت و جایگاه بسیار بالایی برخوردار است . در سایه امنیت روحی و روانی است که دیگر انواع امنیت معنا و مفهوم پیدا می کند . انسان محروم از امنیت روحی و روانی آنچنان خود و زندگی خویش را باخته است که ، اگر از دیگر نعمتها بر خوردار هم باشد از آنها نمی تواند استفاده نمایید . او در تارهای تو در توی یاس و نا امیدی مستاصل کننده خود را گرفتار می بیند ولذا تمام نعمتها برایش نغمت و مایه دردسر است . اما در برابر انسان برخوردار از این نعمت – هر چند به صورت توهمی باشد – تنها یک نعمت ندارد ، بلکه خود را منبع انواع انرژی حیاتی و توانمندیهای انسانی می بیند . امنیت روانی افزون بر اینکه حیات او را تامین می کند ، نیروی تداوم حیاط به وی می بخشد تا آرمانها و اهداف زندگی خود را با شادی و نشاط تعقیب نماید و آرمانها و آرزوهای فردی و اجتماعی و دینی و دنیوی و …. محقق سازد .
اینک بعد از بیان اجمالی نقش و تاثیر امنیت روحی و روانی در زندگی فردی و اجتماعی به سراغ پاسخ به سوال اصلی تحقیق می رویم ؛
جهت پاسخ به سوال اصلی نوشته دو مسیر پیش روی ما قرار دارد :
• جستجوی جواب در لابلای عوامل کلی موثر بر امنیت روحی و روانی؛
منظور از این راه این است که ببینیم آیا دانشمندان روان شناس در بین عوامل موثر بر امنیت روحی و روانی آیا به گونه ای عام و یا خاص به اعتقادات مذهبی و یا مثلا اعتقاد به مهدی موعود و یا مانند این به عنوان عامل موثر در بهداشت روان و یا امنیت روانی اشاره نموده اند یا نه ؟ و یا به تعبیر عام و فراگیر در بین یافته های دانشمندان سر نخی از ارتباط بین سطح ایمنی و باورهای مذهبی مانند موضوع انتظار و… می توان یافت ؟
• بررسی همبستگی تحلیلی بین عامل امنیت روحی و روانی و عامل اعتقاد به ظهور منجی - انتظار -
بر این اساس طی دو مرحله به جواب سوال خواهیم پرداخت ؛
در گام نخست به عوامل شناخته شده ی موثر در امنیت روحی و روانی می پردازیم تا ببینیم آیا در بین آنها به شکلی – مستقیم و غیر مستقیم- به عامل اعتقادات دینی و مذهبی پی برده اند یا نه ؟
در گام دوم از طریق همبستگی مفهومی دو واژه ی امنیت روحی و روانی و انتظار در پی بدست آوردن ارتباط این دو مفهوم با همدیگر و تاثیر و تاثر متقابل آن دو خواهیم بود .

عوامل موثر بر امنیت روحی و روانی :

احساس ایمنی احساسی است اکتسابی و درسالهای اول زندگی توسط محیط خانواده و افراد ی که در زندگی نقش مهمی را دارند در کودک ایجاد و تکامل می یابد و در ادامه در دورانهای بعدی زندگی به کمک عوامل متعدد دیکر رشد و تکامل پیدا می کند . در مجموع و بدون در نظر گرفتن مقاطع مختلف سنی عوامل اساسی و کلی موثر بر احساس ایمنی عبارتند از ؛
• خانواده
• انتظارات *
• اهداف زندگی*
• همانند سازی *
• محیط خارج خانواده ( محیط اجتماعی ) ( شاملو ، سعید ۱۳۷۴ص۱۴۵تا ۱۵۱)
• نظام ارزشی * ( چاهن ۱۹۹۰) یا تحرک در نظام ارزشی ( گنجی حمزه ۱۳۸۵ ص ۱۸ و ۱۹) ارزشهای هستی ( مزلو ۱۹۷۷ ص۹۸)
• شناخت وسطح شناختی
از بین عوامل فوق چهار عامل معین شده ( *) به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم با موضوع نوشته ارتباط پیدا می کند که به بررسی یکایک آنها می پردازیم :

• انتظارات ؛

منظور از انتظارات در اینجا همانا توقعاتی است که آدمی از دیگران آنها را فراگرفته و به تدریج در وی رشد کرده و با درون فکنی ، او آنها را از خود مطالبه می کند . ( شاملو سعید ۱۳۷۴ ص ۱۴۷ ) آدمی بعد از تعقیب این انتظارات آنها را محقق می سازد . تحقق این انتظارات موجب احساس ایمنی می گردد . همانگونه که اگر نتواند این انتظارات را براورد احساس نا ایمنی می نماید .
حال در این میان انسان منتظر درنگاه به الگوهای ارائه شده از رفتار و افکار و ارزشهای شخص منتظر در احادیث و روایت برای خویش شاخصه های رفتاری و شناختی و انگیزشی را تعریف می نماید وبا تکرار و تجلیل ذهنی خود آنها را برای خویش درون فکنی می کند و همیشه در صدد رعایت آن شاخصه ها و متخلق ساختن خود به آن رفتارها و اعمال است . وی هر اندازه که بیشتر بتواند استانداردهای ارائه شده در آیات و روایات را رعایت و خود را به الگوی ارائه شده از حضرت بقیة الله الاعظم شبیه سازد و خود را به آن عزیز هستی نزدیکتر نماید و در تحقق انتظارات خویش موفق تر شمارد ، بالتبع بیشتر احساس ایمنی می کند. و بر عکس اگر دربر آورده ساختن این انتظارات احساس شکست کند ، احساس نا ایمنی وجود او را فرا خواهد گرفت .
به بیان دیگر او بر این باور است که بین انسان منتظر با انسانهای دیگری که به انتظار اعتقاد ندارند تفاوت وجود دارد. لذا او به عنوان انسان منتظر در برابر اعتقاد به مهدی موعود و امام منتظر عج الله تعالی فرجه الشریف برای خود دو گونه مسئولیت وتکلیف را تعریف و خود را در برابر هر دو نوع تکلیف ، مکلف می داند ؛
۱- انجام وظایف و مسئولیتهای متوجه منتظر
۲- زمینه سازی برای ظهور امام منتظر
پس منتظر بودن دو دسته انتظار و به بیانی دو گروه مسئولیت را متوجه شخص منتظر می نماید . او هم باید انتظارات متوجه خودش را بر آورد و هم انتظارات متوجه جامعه و اجتماع را با زمینه سازی محقق سازد .
بر پایه این اعتقاد با مراجعه به آیات و روایاتی که بیانگر شرح وظائف و اوصاف انسانهای منتظراست و وظایف آنها را بیان می کند و یا با مشاهده ی افرادی که وی آنها را منتظران واقعی می شمارد ، الگوی عینی و تجسمی واقعی از شخص منتظر را در ذهن و دل خود درون فکنی می نماید و لحظه لحظه ی عمر و زندگی خود را در آرزوی منتظر واقعی بودن سپری می سازد و همیشه در پی تحقق این اوصاف و ویژگیها در رفتار و اعمال و ذهنیات و … خود است . آنگاه که این اوصاف و ویژگیها را در خود محقق می بیند احساس خرسندی و امنیت می کند . خرسند است از این روی که به آرزوی خویش رسیده است و آنگونه که آن الگوی الهی و آسمانی دوست می دارد و امام ومقتدای او خواسته زندگی می کند و به بیانی همانند انسانی زندگی می کند که انتظارش بر آورده شده است .
پر واضح است که اگر امنیت خاطری وجود دارد نصیب فردی می شود که به انتظاراتش رسیده است و با خواسته هایش هم آغوش شده است والا انسانی که از خواسته هایش دور افتاده در دغدغه ی انتظاراتش بسر می برد و آرام و قرار ندارد .
جزشخص منتظر کسی نمی تواند احساس امنیت می کند چون او به اوصاف و ویژگیهایی مطلوبش که برای او ارزشمند می باشد و آینده ی او را تامین می کند دست یافته است.
از سوی دیگر در پرتو انجام مسئولیت دوم و تلاش برای زمینه ی سازی ظهور به نعمت رضایت امام منتظر نایل می گردد ، این احساس امنیت و خاطرآسوده داشتن مضاعف می گردد . به خصوص که آن امام منتظر قدرت هستی را در کف دارد و رضایت او آینده ای درخشان و پر سعادت را برای شخص منتظر تامین و تضمین می کند . آیا این تضمین و تامین بی تردید و مستحکم می تواند امنیت آفرین نباشد !؟ همه در پی چنین تضمین و تامینی هستند که در آن تخلف راه نداشته باشد .
شخص منتظر هم به ندای دل و درون خود جواب داده و توقع درونی شده را برآورده است و خواسته خود را برآورده شده می بیند . این خواسته اگر بی بها باشد ، تامین و تحقق آن برای صاحبش مایه خرسندی و موجب احساس امنیت می گردد تا چه رسد به آن زمان که خواسته و آرزویی پر بها و بی بدیل باشد . از جانب دیگر انجام مسئولیت زمینه سازی ظهور که خود انتظار درونی شده دیگر است عامل مستقلی برای تحصیل رضایت محبوب و رسیدن به امنیت خاطر می شود .
بنابر این اعتقاد به امام مهدی و ظهور حضرتش عج الله تعالی فرجه الشریف به عنوان انتظار و عقیده درونی شده نه تنها موجب اضطراب نمی شود بلکه امنیت خاطر پایدار را برای افرادی که در مسیر این عقیده گام بردارند به ارمغان می آورد .

• همانند سازی ؛

آدمی آنگاه که در اجتماع و ارتباط با دیگران قرار می گیرد به شکلی از این ارتباط تاثیرشناختی و فکری وعاطفی و رفتاری و … می پذیرد و از لابلای این تاثیر و تاثر ساختار اولیه شخصیت او شکل می گیرد و بتدریج خود پنداره و جهان بینی و نگرش وی نسبت به زندگی و دیگران تعیین می شود .
مسلمان معتقد به اندیشه ی مهدویت و به حکم این که در انتظار بسر می برد نمی تواند به هر رفتاری اقدام نماید و خود را منتظر نیز بداند . منتظر بودن او را ملزم می سازد ظاهر و باطن و درون و برون و خانه ی دل و فضای زندگی خویش را طوری تنظیم نمایید که آن امام منتظر عج الله تعالی فرج الشریف می پسندد . او هر چه بیشتر خود را با ان امام منتظر علیه السلام همانند سازد و بیشتر خود را به آن امام همام نزدیک می سازد و در این نزدیکی وی ، بیشتر احساس امنیت می نماید .
به بیان دیگرالتزام مسلمان به آیین مسلمانی وظایفی را بر عهده ی وی می گذارد . رکن و اساس این احساس التزام و تعهد در این اندیشه نهفته است که اگر به تعهد و وظیفه ی خویش عمل ننمایید دین و آیین خود را از دست داده می داند و بنیان مسلمانی خویش را بر انجام این نوع تعهدات مبتنی می داند . لذا در اولین اقدام برای جواب دادن به این احساس درونی و تعهد ایمانی ، وی باید خودرا به الگوهای دینی نزدیک و همانند سازد . چون این همانند سازی را زمینه ساز تحقق آن احساس دینی و تعهد درونی شده می بیند ، لذا به همانند سازی لحظه به لحظه با معیار های دینی و ایمانی ارائه شده می پردازد. به بیان دیگر او با این همانند سازی خود را مسلمان می شناسد و احساس می کند که به هدف و نقطه ی مطلوب رسیده است . یک نمونه عالی و بدون تردید برای تحقق این هدف همانا همانند سازی با الگویی زنده و در دسترس یعنی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد . برای همین منظور او رفتار و تفکر و حتی انگیزه ی خود را با الگوی در اختیار تطبیق می دهد . با این همانند سازی او به هدف خود می رسد و تعهد دینی و ایمانی خود را انجام شده احساس می کند . بدون تردید انجام مسئولیتی چنین خطیر و سرنوشت ساز افزون بر اینکه موجب شادی و نشاط می گردد بلکه احساس امنیت و آسودگی خاطر عمیق را به دل و جان این فرد هدیه می دهد . بی تردید شادی و نشاطی برتر از این نمی توان در زندگی خود سراغ گرفت که یک انسان به واسطه ی تعهد ایمانی با برترین الگوی اخلاقی و ایمانی و رفتاری و انگیزشی خود را همانند ببیند و خود را به شکلی بیاراید که او می پسندد .
تاثیر این همانند سازی با امام منتظرعلیه السلام یک بعد احساس خرسندی بود که بیان شد اما به تقلید از امام علیه السلام در صدد تطبیق رفتاری و فکری و حتی انگیزشی با آن امام همام بر آمدن خود تاثیر مستقل دیگری در رسیدن این انسان به تکامل روحی و اخلاقی و از جمله آرامش روحی و روانی دارد که باید مورد اهتمام قرار گیرد ؛ چون در پرتو این همانند سازی با آن مقتدی در اول وقت نماز بجا می آورد ، نماز با حضور قلب می خواند و نیت خود را پاک و الهی می سازد و…. به اعمال دینی و آداب و مناسک مذهبی می پردازد که خود سبب مستقلی برای رسیدن به اطمینان خاطر و آرامش روحی و روانی که باید تفصیل این نوع اعمال را در تک تک آنها بررسی نمود که چسان نماز و روزه و حج و جهاد و …. الهی و با نیت پاک موجب آرامش روح و روان می گردد .
بنابر این همانند سازی از دو طریق موجب آرامش می گردد ؛
- نفس همانند شدن و شبیه شدن با الگو و مقتدای
- اعمالی که به کمک آنها همانند سازی رخ می دهد
خوب است به تفاوت « همانند سازی » و« انتظارات » به عنوان عنصر مستقل و موثر در انتظار و احساس ایمنی اشاره کنیم تا مرز این دو باز شناخته شود و یک عنصر تلقی نگردد . همانگونه که از تعریف این دو عامل بدست می آید در« همانند سازی » توجه منتظر به شبیه سازی خود با شخص آن امام همام عج الله تعالی فرجه الشریف است ودر صدد است در رفتار و فکر و انگیزه به همانگونه باشد که آن امام علیه السلام می پسندد در حالیکه درعامل « انتظار» توجه به شخص منتظر است و الگویی که از انسان منتظر در ذهن خود درونی نموده است . به هر حال در یکی سخن از همانندی با امام امنتظران است - « همانند سازی » - و در دیگری - « انتظارات » - سخن از همانندی با منتظران است و همانند امام بودن ، غیر از همانندی با منتظر امام است . نگاه با آسمان امامت غیر از نگاه به الگوهای زمینی است .

• نظام ارزشی ؛

مقصود از نظام ارزشی در اینجا همانا سلسله ارزشهای شخصی فلسفه ای مبتنی بر باورها ، آرزوها و آرمانهایی است که با سعادت فرد و تحقق خود و اطرافیان وی پیوند نزدیک دارد ( اسلام و بهداشت روان ۱۳۸۲ ج۲ ص۳۱۱).
بدون تردید اعتقاد به مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف و اعتقاد به ظهور آن منجی از جمله ی بارزترین مصادیق و فاکتورهای لازم در یک نظام ارزشی است . انسان مسلمان به این عنوان که ازبه نظام ارزشی پویا یی بنام مهدویت معتقد است ، از اطمینان خاطر و آرامش دل بهره مند می باشد . چون او به حضور امامی زنده عادل و عالم و حکیم و در دسترس اعتقاد دارد . توجه داریم که این اعتقاد پویا و زنده و استمرار یافته در بستر زندگی جدای ازتاثیراتی که در افکار و اعمال معتقدان خود دارد موجب آرامش روحی و روانی می گردد . چه داشتن یک نظام باوری عقلی و برخوردار از این اوصاف منحصر به فرد خود سبب مستقل برای تامین اطمینان خاطر است ، هر چند میزان پایبندی و تاثیر گذاری آن در زندگی کم رنگ باشد . افزون بر اینکه پایبند ی به این باور و تلاش در مسیر تحقق لوازم این اعتقاد و ملتزم و همراه ساختن خویش به تاثیرات این باور ، و زندگی خویش را بر پایه این اعتقاد بنا نمودن ، خود سبب دیگری است برای تامین آرامش روحی و روانی .
آنچه در این بخش مد نظر است اصل اعتقاد به مهدویت با ویژگیهای منحصر به فرد آن در نظام اعتقادی شیعه است که موجب زدودن تردید از فضای زندگی انسان مسلمان و پشتگرمی و خاطر جمعی افراد معتقد به آن می شود . گر چه ضرورتا آنکه زندگی خود را بر پایه ی چنین تفکر بنیادی بنا می کند هرگز در مسیر زندگی دچار تردید نمی شود و هیچگاه در کوچه و پس کوچه های این زندگی با شک و تردید و اضطراب گام بر نمی دارد و با آرامش و آسایش مخصوص و بر آمده از این اعتقاد زندگی می کند . بر خورداری از پشتوانه فکری مستحکم و تنظیم زندگی بر اساس این باور یقینی ، جایی تشویش و دلهره باقی نمی گذارد . این چنین فردی سراسر زندگیش را آرامش دل وفراغت خاطر فراگرفته است . چه تمام رفتار ریز و درشت او از پشتوانه ی فکری قوی برخوردار است و برای تک تک کنشها و واکنشهای خود دلیل و توجیه منطقی و قابل پذیرش دارد .
به تعبیر آلپورت « داشتن ارزشهای استوار شخص سالم را از روان نژند متمایز می سازد. » (دوان شولتس ۱۹۷۷ خوشدل ، گیتی ۱۳۸۶ص۳۲) او در جایی دیگر با نامگذاری این افراد به انسانهای « در پی تحقق خود » در توصیفشان واژگانی را بکار می گیرد و سخنانی را بیان می نماید که در مصداق یابی به انسانهای برخوردار از نظام ارزشی مستحکم تطبیق می یابد . « کسانی که به تحقق خود می پردازند ، به راستی خودشان هستند . خود را پشت نقابها و صورتکها پنهان نمی سازند و به انچه نیستند تظاهر نمی کنند یا در برابر بخشی از خود سپر نمی گیرند .پیرو تجویزهای رفتاری نمی شوند ، هر لحظه به رنگی در نمی آیند و در اوضاع و شرایط مختلف شخصیتهای متفاوت از خود نشان نمی دهند » ( دوان شولتس ۱۹۷۷ خوشدل ، گیتی ۱۳۸۶ص۴۹)
به بیان دیگر آنگاه که انسان از نظام ارزشی برخوردار است در تمام حوزه های تعاملی و رفتاری خود دارای برنامه می باشد . او می داند که با خود و دیگران حتی حیوانات و طبیعت چگونه رفتار نماید . لذا در تمام صحنه های زندگی خود با برنامه ی از قبل تعریف شده و دارای پشتوانه ی فکری وارد عمل می شود . در این عرصه ها ی متنوع فعالیت از تعادل روحی و روانی و استحکام رفتاری بر خوردار است که خود یکی از نشانگان افراد « خود شکوفا » و بهره مند از سلامت روحی و روانی و برخوردار از منیت روانی است . چون یک بعد از ابعاد این سلامت ، تعادل بین ارگانیزم و محیط - اعم از افراد دیگر و یا حیوانات و یا طبیعت است که در رسیدن به « خود شکوفایی » بسیار موثر می باشد. ( کاپلان و سادوک به نقل از پور افکاری ۱۳۷۳ ج۲ ص۳۴۱ ) بر همین اساس روان شناسان سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناسی تعبیرمی کند که عبارت است ازحداکثر اثر بخشی و رضایت بدست آمده از کنش فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران است .( مجموعه مقالات اسلام و بهداشت روان ۱۳۸۲ ج۲ ص۳۱۱)
چاهن (۱۹۹۱ ) یکی از شرایط لازم برای دستیابی به سلامت روان را برخورداری از یک نظام ارزشی می داند . او می گوید بهره مندی از یک سلسله ارزشهای شخصی و فلسفه ای مبتنی بر باورها ، آرزوها و آرمانها با سعادت و تحقق خود و اطرافیان فرد پیوندی نزدیک دارد ، شرط لازم برای دستیابی به سلامت روان است ( چاهن ۱۹۹۱ به نقل مجموعه مقالات الام و بهداشت روان ۱۳۸۲ ج۲ ص ۳۱۶/) آدمی تنها فقط برای حفظ روحیه شاد و سازگاری با محیط نیازمند احساس امنیت است . امنیت هم فقط به معنای محافظت از خود نیست بلکه به معنای احساس آرامش درونی در ارتباط با دوستان ، محل کار ، مدرسه و همه ی موقعیتهای دیگر ( زندگی ) است . وقتی که انسان احساس عدم امنیت یا تزلزل می کند ، حس اضطراب و تنش و نگرانی او را می آزارد ( ویلیام منینگر و الیس وایتسمن ۱۹۹۸ به نقل نظیری سیما ۱۳۸۱ ص ۷۳ و ۷۴ .)

اهداف زندگی :

با توجه به مطالب بیان شده نقش و تاثیر « اهداف زندگی » به عنوان یکی دیگر از عوامل موثر در تامین امنیت مشخص می شود . چون نظام ارزشی مبتنی بر مهدویت اهداف خاصی را برای زندگی انسان معتقد به آن ترسیم می کند که بر گرفته ی از تمام جزییات اعتقادی اوست . این برنامه و اهداف ، روابط انسان را با دیگران از جمله انسانهای دیگر و طبیعت و … معین می نماید . پر واضح است انسانی که در مسیر زندگی خود از برنامه ی قبلی مرد اعتماد پیروی می کند افزون بر بهره مندی از پشتوانه ی غنی علمی ، در زندگی خود اهداف از پیش تعریف شده دارد و از قبل با برنامه ی زندگی خود آشنا است و با آگاهی و اطمینان وارد صحنه های متنوع زندگی می شود و ارتباطات خود را تنظیم می نماید و احسسات و عواطف خود کنترل دارد . چنین انسانی هرگز خود را در معرض آسیب و تهدید نمی بیند و حتی برای آرزوها و آمال خود برنامه دارد لذا در امنیت کامل بسر برده و هرگز در تحولات زندگی دچار تردید و اضطراب نمی شود . روان شناسان انسان گرا در توصیف چنین انسانی می گویند :
جنبه ی اصلی شخصیت آدمی ، مقاصد سنجیده و آگاه( آگاهانه ی اوست ) ، یعنی امیدها و ارزوهای اوست . این هدفها ، انگیزه شخصیت سالم قرار می گیرند و بهترین راهنما برای فهم رفتار کنونی انسانند . …. داشتن هدفهای دراز مدت ، کانون وجود آدمی را تشکیل می دهد و بشر را از حیوان و سالمند را از کودک و در بسیاری از موارد شخصیت سالم را از شخصیت بیمار متمایز می کند.(دوان شولتس ، خوشدل ، گیتی ۱۳۸۶ ص۱۶)
۱- آنها با توجه به تاثیر متقابل امنیت و داشتن هدف در زندگی می گویند ؛ اگراشخاص بالغ از احساس امنیت بی بهره بودند نمی توانستند در برابر ناکامیها اینسان شکیبا و خود پذیرا، و بر هیجانها و عواطف خود مسلط باشند .آنها آموخته اند با ترسهای زندگانی و تهدیدهای متوجه «من » به طور نسبی دست و پنجه نرم کنند . …. افراد سالم از احساس ترس و ناامنی آزاد نیستند ، ولی کمتر حس می کنند که در معرض تهدید هستند ( دوان شولتس ، خوشدل ، گیتی ۱۳۸۲ ص۲۹ و ۳۰) انگیزه شخصیت سالم آمال و آرزوها و امیدهای اوست به نظر آلپورت این « هدفهای تعیین کننده » برای شخصیت سالم امری حیاتی است … داشتن شخصیت سالم بدون داشتن آرزوها و جهتی به سوی آینده نامیسر است ( همان ص۳۲ ).

مرحله دوم :
بررسی همبستگی تحلیلی بین عامل امنیت روحی و روانی و عامل اعتقاد به ظهور منجی – انتظار

لازم است قبل از پرداختن به اصل سخن مفهوم همبستگی تحلیلی را بیان نماییم ؛ منظور از همبستگی تحلیلی مقایسه ی توصیفی حالات روحی و روانی و وضعیت شناختی و ذهنی وانگیزشی و رفتاری انسان برخوردار از امنیت روانی با شخص منتظر می باشد . در این مقایسه ی توصیفی با توجه به مطالب بیان شده در سطح تحلیل مفهومی به مقایسه می پردازیم . چون تحلیل خارجی و بررسی همبستگی عینی نیازمند تحقیق میدانی است که از فرصت و حوصله ی این نوشته خارج است . انجام تحقیق از نوع همبستگی میدانی اقتضا می کند که به بررسی خارجی و میدانی هماهنگی و یا ناهماهنگی حالات روحی و روانی و وضعیت ذهنی و شناختی و انگیزشی و رفتاری انسان بهره مند از امنیت روحی و روانی با انسان منتظر بپردازیم و این نوع تحقیق هم اکنون در دستور نوشته قرار ندارد اگر چه ضرورت آن بر کسی پوشیده نیست . حال اگر در این تحلیل مفهومی به هماهنگی توصیفی و تحلیلی دست یابیم ، پی می بریم که انتظار در افزایش سطح ایمنی اثر مثبت دارد و اگر نا هماهنگی توصیفی به اثبات رسد ، نشان دهنده ی عدم تاثیر انتظار در سطح ایمنی می باشد .
از آنجا که تکیه این نوع تحلیل بر مفاهیم ارائه شده است ، لذا به تعریف ارائه شده برای انتظار مراجعه ، مفاهیم بیان شده را تحلیل و در لابلای آن ارتباط مفهومی را بدست می دهیم . در مرحله ی دوم آثار بیان شده برای انتظار را مورد بررسی قرار می دهیم تا به تاثیر آنها بر رشد سطح ایمنی و یا کاهش سطح ایمنی پی ببریم . پس ابتدا در بین مفاهیم و سپس در بین آثار و نتایج انتظار به تبیین همبستگی بین سطح انتظار و سطح ایمنی و مقایسه و تطبیق آنها می پردازیم :

همبستگی در سطح مفهومی :

برای انجام این بخش به سراغ مفاهیم ارائه شده از انتظار می رویم و به مفهوم اساسی اشاره می کنیم :

الف - امید

اگر به مفهوم تفصیلی ارائه شده از انتظار مراجعه کنیم یکی ازفاکتورهای مفهومی اخذ شده در آن تعریف عنصر « امید » بود . شخص منتظر با امید به رسیدن به وضعیت مطلوب تلاش می کند تا زمینه ی ظهور حضرت را فراهم آورد . او خود را تسلیم ناملایمات و گرفتارها نمی کند پون می داند که شخصی خواهد آمد و این درد و رنج را پایان خواهد داد . او چون چشم به آینده ای روشن دوخته است و به « روح اللهی » تکیه زده است جایی برای یاس و نومیدی واضطراب نمی بیند . لذا اضطراب و ناامنی جایی ندارد تا بروز پیدا کند . اگر فراموش نشده باشد در تعریف انتظار گفتیم که ریشه ی انتظار امید به آینده روشن است و با وجود این حالت دیگر عدم امنیت بی معنا است . با عنایت به این فاکتور مفهومی بدست می آید نه تنها انتظار به نا امنی منتهی نمی شود بلکه خود سبب امید و تامین امنیت فردی و اجتماعی می شود . پس انتظار خود موجب :
۱- ایجاد امید به مدد الهی و رستگاری :
اعتقاد به امام عصر و حجت الهی و انتظار ظهور به شیعه این امید را می بخشد که آماده ترقی و عالم گیر شدن مذهب و اقتدار اسلام باشد و خود را برای تحقق وعده الهی مهیا سازد . در حالیکه یاس و حرمان موجب رکود و ذلت و حتی نکبت می گردد ، اعتقاد به انتظار و ظهورحضرت حجت ، حیات مردابی را از زندگی بشر دور و حیات روبه پیشرفت و رونق را برای وی به ارمغان می آورد . بی تردید این اعتقاد راسخ و عمیق و عریق مایه پشت گرمی و امیدواری و قوت قلب شده و موجب فلاح و رستگاری می گردد .
ارتباط حقیقی فکری و روحی و روانی با موجودی برتر و عالی که می تواند لحظه به لحظه حامی انسانها باشد و در گرفتاریها و مهالک دست او را گرفته و نجاتش بخشد ، افزون بر اینکه دلگرمی غنی و بی بدیل برای معتقدان به این ایده را به ارمغان می آورد ، حرکتی خستگی ناپذیر و همیشه پر توان را در زندگی او شروع می کند .
۲- خود سازی و آمادگی شخصی و شخصیتی :
انسان امیدوار به ظهور برای هم رکاب شدن با یاوران حضرت خود را هم آماده می سازد . این آمادگی شامل تهیه مقدمات ظهور و خود سازی فردی و اجتماعی می شود . از بین انواع تهیوء و آمادگی مهمترین نوع آن آمادگی روحی و نفسی است که خود زمینه ساز دیگر انواع خود سازی و زمینه سازی است .

ب – تلاش برای رسیدن به وضعیت مطلوب

شخص منتظر به واسطه ی روحیه با ثباتی که در خود احساس می کند هرگز خود را تسلیم فضای نامناسب نکرده بلکه در صدد تغییر وضعیت موجود برمی آید . پر واضح است انسانی که چنین تدابیری را در سر دارد از ایمنی بالا باید بر خوردار باشد و الا با روحیه متلاطم و آشفته و حالت ترس و دلهره او باید بیشتر متوجه سلامت خود باشد و خود را محافظت نماید نه آنکه به تدابیر اصلاحی بپردازد . این حالت نشان می دهد که به واسطه ی انتظار مستاصل نشده بلکه همچون مصلح بیدار در صدد اصلاح امورد و فراهم نمودن زمینه ی ظهور و رسیدن به وضعیت مطلوب است . لذا انتظار حتی در سطح مفهومی نیز موجب نا امنی و سلب امنیت نمی گردد و خود موجب جرات یافتن منتظر برای اعمال تدابیر اصلاحی می شود .

همبستگی در سطح آثار و نتایج :

اگر در آثار بیان شده برای انتظار که جملگی بر گرفته از آیات وروایات است دقت کنیم پی می بریم هیچ یک از این آثار نه خود ارتباط با سلب امنیت پیدا می کند و نه زمینه ساز سلب امنیت و یا موجب عدم امنیت زوحی و روانی می گردد . خوب است به برخی از این آثار اشاره کنیم تا سخن بی دلیل نباشد . از آثاری که برای انتظار بیان شد می توان به « تامین و افزایش نیروی انگیزشی » و « آمادگی روحی و جسمی و فکری و شناختی » و « خود سازی » و « امید به آینده » و « ظلم ستیزی » و« سعه ی فکری و جهانی اندیشی » و « خرد ورزی و تکامل فکر و اندیشه » « تقید به رفتارهای دینی و مذهبی » اشاره نمود . اگرقت کنیم هر یک از این آثار خود می تواند سببی مستقل برای تامین امنیت روحی و روانی باشند . لذا نه تنها موجب سلب امنیت نمی شوند و به امنیت روحی و روانی آسیبی وارد نمی سازند بلکه خود در سطح فردی و اجتماعی سبب موثر جهت تامین امنیت روحی و روانی بشمار می روند. مثلا تقید به آداب و مناسک شریعت که به استناد عملی و علمی موجب امنیت می شود و در کلام الهی سبب آرامش دل معرفی می گردد چگونه می تواند سبب سلب امنیت گردد . چه تمام آداب و مناسک دینی مصداق یاد خداوند هستند و یاد خداوند هم موجب آرامش دلها می گردد « الا بذکر الله تطمئن القلوب »( قران کریم سوره آیه ) یکی دیگر از آثار و نشانگان انتظار همانا خود سازی و آمادگی شخصی و شخصیتی برای ظهور است . انسانی که خود را برای رخدادی جهانی آماده می سازد در اضطراب بسر می برد یا در شور و نشاط ؟ آنکه برای رسیدن به محبوب سراز پا نمی شناسد و هیجان وصل به حضرت بقیة الله علیه السلام سراسر وجودش را گرفته ، ذره ای احساس عدم امنیت نمی کند بلکه تمام تدابیر آزار دهنده و اضطراب آفرین در او بی تاثیر است . همانند کسی که عاشقانه در حال تلاش است و ضربه ها و آسیبهای ضمن تلاش را هرگز احساس نمی کند . پس این عامل خود مصونیت بخش است نه آسیب زا و اضطراب آفرین . دیگر نشانگان و آثار انتظار مانند امید به آینده و ظلم ستیزی و … هم همین گونه موجب افزایش امنیت روحی و روانی می شوند نه آنکه سبب سلب امنیت و یا موجب اضطراب گردند .

همبستگی در سطح آثار ونشانگان اضطراب :

بعد دیگر در تحلیل توصیفی توجه به قطب مخالف است . یعنی جستجو در کشف ارتباط تحلیلی بین آثار و پیامدهای اضطراب و اثرات انتظار . به بیان دیگر بررسی تطبیقی اثرات انتظار با تاثیرات اضطراب بر روی انسان ، خود راهی دیگر جهت مطالعه ی ارتباط انتظار با امنیت روحی و روانی است . لذا اگر به همسویی این تاثیرات برسد معلوم می شود انتظار موجب بروز و یا افزایش اضطراب می گردد و اگر نتیجه ی تطبیق به ناهمسویی دامنه ی تاثیر آنها ختم شد نشان می دهد بین انتظار و اضطراب هیچ ارتباط مثبتی وجود ندارد .
از مقایسه ی اثرات انواع اضطراب بدون اندک تردیدی پی به بیگانه بودن اثر این دو پدیده بر یکدیگر می بریم . به این معنا که هیچ یک از اثرات اضطراب نه تنها در افراد منتظر دیده نمی شود بلکه بین این دو پدیده در حیطه ی اثرات وپیامدها بیگانگی و تغایر صد در صد وجود دارد بگونه ای که حتی خفیفترین و ناپایدارترین آثار اضطراب را نمی توان در افراد منتظر دید . لذا بین لیست آثار اضطراب و آثار انتظار هیچ وجه مشترکی دیده نمی شود و ارتباط این دو لیست تنها در متضاد بودن آنها با یکدیگر است . برای پی بردن به این ادعا کافی است مروری مجدد به انواع اضطراب و آثار هر یک از آنها با آثار انتظار بیاندازیم تا عدم تاثیر انتظار بر اضطراب و بر عکس روشن و واضح گردد .
البته با بیان تاثیر مثبت انتظار بر سلامت روان و این که یکی از عوامل موثر بر امنیت روحی و روانی اعتقاد به انتظار است – آنگونه که قبلا بیان شد- دیگر نیازی به بررسی و بیان تاثیرات قطب مخالف نیست و تنها جهت تکمیل ساختار بحث و رعایت اسلوب تحقیقی انجام شده است و بس .
۱- waiting ( for)
2- security
3- S. REBER.DICTIONARY OF PSYCHOLOGY . SECOND EDITION NEW YORK 10014 USA
4- انوری حسن ، فرهنگ بزرگ سخن ، ج۱ انتشارات سخن ، ۱۳۸۱
۵- دوان شولتس ، ترجمه ی گیتی خوشدل ، روان شناسی کمال الگوی شخصیت سالم ، نشر پیکان ۱۳۸۶
۶- دوان شولتس ، ترجمه ی کریمی یوسف و همکاران ، نظریه های شخصیت ، نشر ارسباران ، ۱۳۸۴
۷- طاهری ، حبیب الله ، سیمای آفتاب ، انتشارات زائر ، ۱۳۸۰
۸- شاملو ، سعید ، بهداشت روانی ، انتشارت رشد ، ۱۳۷۴
۹- احمدی ، علی اصغر ، روان شناسی شخصیت ، اتشارات امیر کبیر ، ۱۳۸۳
۱۰- صافی گلپایگانی ، لطف الله ، امامت و مهدویت ، ج۲ ، سپهر ، ۱۳۸۰
۱۱- هاشم العمیدی ، سید ثامر ، ترجمه ی علیزاده ، مهدی ، در انتظار ققنوس ، انتظارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ، ۱۳۸۴
۱۲- امینی ، ابراهیم ، دادگستر جهان ، انتظارات شفق ، ۱۳۷۶
۱۳- انصاری ، عبدالرحمان ، در انتظار خورشید ولایت ، خدمات چاپ نیکان ، ۱۳۷۲
۱۴- مکارم شیرازی ، ناصر ، حکومت جهانی مهدی (ع) ، انتشارات مدرسه الامام علی این ابیطالب علیه السلام ، ۱۳۷۶
۱۵- حسینی ، سید ابو القاسم ، اصول بهداشت روانی ، انتشارات آستان قدس رضوی ، ۱۳۸۱
۱۶- شعاری نژاد ، علی اکبر ، فرهنگ علوم رفتاری ، انتشارات امیر کبیر ، ۱۳۶۴
۱۷- نصرت الله ، پور افکاری ، فرهنگ اصطلاحات روان شناسی و روان پزشکی ، ج۲ ، انتشارات فرهنگ معاصر ، ۱۳۷۳
۱۸- عبد القادر طه ، فرج ، موسوعة علم النفس و التحلیل النفسی ، انتشارات المکتبات الکبری ، ۲۰۰۵
۱۹- نویسندگان ، اسلام و بهداست روان – مجموعه مقالات – ج۲ ، دانشگاه ایران ، ۱۳۸۲
۲۰- گنجی ، حمزه ، بهداشت روانی ، انتشارات ارسباران ، ۱۳۸۵
۲۱- عسگری ، حسین ، بهداشت روان در ازدواج ، انتشارات گفتگو ، ۱۳۸۰
۲۲- موسوی اصفهانی ، سید محمد تقی ، مکیال المکارم ، انتشارات مسجد مقدس جمکران ، ۱۳۸۳
۲۳- پروا ، مهدی ، روان شناسی یکتا پرستی یا فانوس رستگاری ، انتشارات سهامی انتشار ، ۱۳۸۰
۲۴- منینگر ، ویلیام و وایتسمن ، الیس ، ترجمه ی نظیری سیما ، رشد شخصیت و بهداشت روانی ، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، ۱۳۸۱
۲۵- مطهری مرتضی ، قیام و انقلاب مهدی ، انتشارات صدرا ،۱۳۷۱
۲۶- دوان شولتس و سیدی الن شولتس ، ترجمه ی سید محمدی سید یحیی ، نشرویرایش ، ۱۳۸۵
منبع: www.monjee.com